چگونگی تحقق یادگیری اهداف تقسیم بر اساس شواهد یادگیری از نگاه معلمان پایه‌ی چهارم دبستان

ارائه‌دهنده: اعظم ذوالفقاری‌فر

 

 

چکیده

پژوهش حاضر، پدیدارشناسیِ تجربه زیسته‌ی تحقق اهداف یادگیری درس تقسیم، در پایه‌ی چهارم دبستان رهیار واحد پونک در سال تحصیلی 1401-1402 است. این پژوهش برای پاسخ دادن به این سؤال انجام شد که «تحقق اهداف یادگیریِ موضوع تقسیم در پایه‌ی چهارم ابتدایی چگونه صورت می‌گیرد؟»

علت انتخاب این موضوع مواجهه با یک جمله‌ی تکراری از جانب معلمان در شروع هر سال تحصیلی بود: «دانش‌آموزان در سال قبل چیزی یاد نگرفته‌اند!»

با توجه به اینکه موضوع مورد نظر در دسترس و در ارتباط مستقیم با معلمان مورد مطالعه در مدرسه بوده؛ برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. این پژوهش از نظر هدف، و از نظر شیوه‌ی پژوهش کیفی و روش پدیدارشناسی[1] به عنوان روش پژوهش برای انجام آن، انتخاب شده است. با تحلیل داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها، می‌توان نتیجه‌گیری کرد که معلمان پایه‌ی چهارم، با شواهدی که از یادگیری دانش‌آموزان در مفهوم مورد نظر (تقسیم) مشاهده کرده‌اند، ادعا می‌کنند که اهداف موضوع تقسیم چهارم ابتدایی محقق شده است؛ اما لازم است به راهکارهایی برای تسلط بر انجام محاسبه‌ی تقسیم توسط دانش‌آموزان فکر کنیم. دانش‌آموزان تا کاربرد تقسیم را در زندگی واقعی خود مشاهده نکنند تجربه‌ی زیسته‌ای از این مفهوم نخواهند داشت.

واژگان کلیدی: تجربه زیسته، پدیدارشناسی، شواهد یادگیری، ریاضیات دوره‌ی ابتدایی؛

مقدمه

پدیدار شناسی قصد دارد که از دریچه‌ی چشم و ذهن انسان، مسائل جهان را بشناسد و بر این باور است که دانش مطمئن، دانشی است که از طریق تجربه‌ی ذهن، فکر و احساس حاصل می‌شود. اصطلاح «پدیده‌شناسی» از یک لغت یونانی که به معنای نشان دادن، دیده شدن و ظاهر شدن است، مشتق شده است. «پدیدارشناسی» مطالعه‌ی «تجربه‌ی زیسته‌»‌ یا جهان زندگی است (کامفر و شیخ‌زاده، 1395). پدیدارشناسی کمک می‌کند که وضعیت حال زندگی کودکان شناخته شده و واقعیت تجربه‌ی زیستن در دنیای مدرسه درک شود. اصطلاح پدیدارشناسی از نظر هوسرل (نقل شده در ماهروزاده و همکاران، 1395)، توصیف، اکتشاف و تجزیه و تحلیل پدیدارها است. پدیدارشناسی صرفا" در مقام آن نیست که به حقیقت پدیده‌های ذهنی دست یابد، بلکه می‌خواهد بداند این پدیدارها چه رابطه‌ای با ارگانیسم حسی و بدنی و عوامل بیرونی دارند. از دلایل اساسی انتخاب این روش برای این پژوهش، نیرومندی روش پدیدارشناسی در عرصه‌ی تحلیل پدیده‌های انسانی و پرکاربرد بودن آن در حوزه‌های مختلف برنامه‌های درسی است. سرتاسر پژوهش حاضر در صدد تحلیل و روشنگری پاسخ به این سوال است که:

تحقق اهداف یادگیری موضوع تقسیم در پایه‌ی چهارم ابتدایی چگونه صورت می‌گیرد؟

دلیل انتخاب این موضوع برای پژوهش این بود که بیشتر اوقات در گفتگوهای ابتدای سال تحصیلی، از معلمان پایه‌های بالاتر شنیده بودم که می‌گفتند: دانش‌آموزان «هیچی» از تقسیم بلد نیستند! به همین دلیل بر آن شدم که ببینم معلمان پایه‌ی پایین‌تر چگونه از تحقق یادگیری یک مفهوم یا موضوع اطمینان حاصل می‌کنند. موضوع تقسیم را که هم نیازمند درک مفهوم و هم نیازمند یادگرفتن روشی برای محاسبات آن است، انتخاب کردم. در ادامه‌ی مقاله، روش انجام پژوهش را تشریح خواهم کرد.

روش تحقیق

این پژوهش از نظر هدف، و از نظر شیوه‌ی پژوهش کیفی است. در تحقیق حاضر با توجه به هدف‌های پژوهش، روش پدیدارشناسی به عنوان روش پژوهش انتخاب شده است. برای ادبیات موضوع از روش توصیفی و برای گردآوری داده‌ها از مصاحبه‌ی نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در روش پدیدارشناسی تجربیات، برداشت‌ها و احساسات افراد مورد مطالعه قرار می‌گیرد. برخلاف تحقیقات کمی، که هدف عمومیت بخشیدن یافته‌ها به جامعه‌ای که نمونه از آن انتخاب شده نیست، بلکه هدف فهم پدیده‌ی مورد نظر است.

در این پژوهش با  3 نفر معلم پایه‌ی چهارم ابتدایی، منطقه‌ی پنج شهر تهران به عنوان نمونه‌ی تحقیق مصاحبه شده است. این نمونه، یک نمونه‌ی در دسترس و درواقع، شامل کل جامعه‌ی آماری مورد بررسی است. این معلمان، معلمان با تجربه و با دامنه‌ی سنی 30 تا 35 ساله بودند. مشخصات افراد شرکت‌کننده در جدول زیر ارائه شده است:

جدول 1: مشخصات شرکت‌کنندگان در پژوهش

سابقه‌ی کار

شماره

سن

جنسیت

تحصیلات

سمت

6 سال

1

30

زن

لیسانس

معلم کلاس

5 سال

2

32

زن

لیسانس

معلم کلاس

2 سال

3

35

زن

ارشد

معلم کلاس

 

سوالات مصاحبه از معلمان پایه‌ی چهارم ابتدایی عبارت بودند از:

1-    شواهد یادگیری برای هدف مورد نظر (تقسیم) چیست؟

2-    چگونه شواهد یادگیری را جمع‌آوری می‌کنید؟

3-    چگونه اطلاعات جمع‌آوری شده را تحلیل می‌کنید؟

4-    چگونه از یادگیری دانش‌آموزان اطمینان حاصل می‌کنید؟

5-    این روند چه کمکی به شما در آموزش مفهوم تقسیم می‌کند؟

مصاحبه با هر کدام از معلمان را ضبط و سپس به طور کامل بدون جا انداختن یک واو پیاده‌سازی کردم. در همه‌ی مراحل کار و به منظور ایجاد اطمینان‌پذیری، جزئیات پژوهش ضبط و یادداشت‌برداری شد. هر سوال را جدا در سه مصاحبه مطالعه، بررسی، تحلیل و کدگذاری کردم و جدول داده‌ها را ساختم. جدول را چندین بار بررسی و ویرایش کردم. جدول ویرایش شده را در پیوست مقاله می‌بینید.

برای اعتباربخشی و یکسان‌سازی دیدگاه در کدگذاری از یک همکار متخصص در رشته‌ی آموزش ریاضی و محقق در روش پدیدار‌شناسی کمک گرفته شده است. برای تایید روایی، سوالات مصاحبه توسط کارشناس دپارتمان ریاضی مورد بررسی و تایید قرار گرفت.

در این پژوهش در راستای تجزیه و تحلیل داده‌ها به خلق معانی به طور پویا از مواد خام پرداخته شده است و در این راستا از روش هفت مرحله‌ای کلایزی[2] استفاده شده است که این مراحل به ترتیب عبارتند از:

1-    وظیفه‌ی پژوهشگر خواندن تمام توصیف‌های معلمان درباره‌ی فرایند آموزش تقسیم، در ریاضی پایه‌ی چهارم مقطع ابتدایی برای هم احساس شدن با مصاحبه‌شونده‌ها به منظور درک آنها بوده است.

2-    پژوهشگر جمله‌های مربوط به متغیر اصلی را استخراج کرده است.

3-    پژوهشگر تلاش کرده برای هر کدام از جمله‌های مهم استخراج شده، مفهوم خاصی را ارائه نماید.

4-     هر کدام از توصیف‌های معلمان که تکرار گردید را به درون دسته‌های خاص موضوعی منتقل و مرتب کند. در این مرحله با توجه به جمع‌بندی نتایج قبلی، تعداد 37 کد مشخص شده است.

5-    مفاهیم تدوین شده دوباره مطالعه و عوامل تاثیرگذار کشف گردید.

6-    ترکیبی از تمام دیدگاه‌های استنتاج شده به صورت یک توصیف جامع و کامل؛ شامل همه‌ی جزئیات پدیده‌ی تحت مطالعه ارائه گردید.

7-    پژوهشگر توصیف جامعی از پدیده را به یک توصیف واقعی خلاصه نموده است. (نقل شده در کامفر و شیخ‌زاده، 1395)

یافته‌ها

از بررسی و تحلیل جدول داده‌ها و موارد کدگذاری شده، در پاسخ به هریک از سوالات مصاحبه، توصیف‌هایی که در ادامه‌ی این مقاله آمده است برای تحقق اهداف یادگیری موضوع تقسیم چهارم ابتدایی قابل بیان می‌باشد.

1. شواهد یادگیری مفهوم تقسیم از نظر معلمان کلاس پایه‌ی چهارم به شرح زیر است:

v     دانش‌آموزان در طی فرایند تقسیم کردن روابط درستی تقسیم را می‌بینند.

v    با استفاده از بزرگترین ارزش مکانی در عدد مقسوم  و عدد مقسوم علیه با درک عددی تقسیم خود را حل می‌کنند و همچنین تقسیم را مبتنی بر ارزش‌مکانی با بیان ریاضی توضیح می‌دهند. این مسئله در فهم تقسیم‌های سه رقم بر دو رقم یا چهار رقم بر سه رقم بسیار کمک‌کننده است.

v    در تقسیم جواب هر قسمت به جواب قبلی وابسته است؛ دانش‌آموزی که در تفریق یا ضرب مشکل داشته باشد، تقسیم هم برایش مشکل‌ساز خواهد بود.

v    با یکسان‌سازی بین پایه‌ها در دپارتمان ریاضی؛ معلمان از اهداف یادگیری پایه‌های قبل و بعد خودآگاه و متوجه می‌شوند که معلم در کلاس چهارم تا چه اندازه باید تقسیم را پیش ببرد.

v    بخش‌پذیری در تقسیم با باقیمانده‌ی صفر را می‌بینند.

v    با تمرینات در قالب دست‌ورزی دانش‌آموزان همزمان تعداد دسته‌ها، عدد داخل دسته‌ها و باقیمانده را می‌بینند.

v    برای معلمان در پایه‌ی چهارم سرعت مهم نیست! مهم این است که دانش‌آموز بداند دارد چه کار می‌کند.

 

2. معلمان پایه‌ی چهارم  از این روش‌ها برای جمع‌آوری شواهد یادگیری در کلاس استفاده می‌کنند:

v    مشاهدات کلاسی:

  تمرین‌ها در کلاس چگونه حل می‌شوند بعضی وقت‌ها دانش‌آموزان به دو گروه A و B  تقسیم می‌شوند و تقسیم خود را روی لمینت یا پای تخته حل می‌کردند. با این شیوه معلم متوجه می‌شد که وضع هر دانش‌آموز چگونه است.

v    مشاهدات گام به گام از طریق سوالات طرح شده در کلاس:

با طرح سوالات پلکانی وضعیت دانش‌آموز در هر گام  برای معلم مشخص می‌شد.

v    فعالیت‌های منزل:

چگونگی انجام تکلیف و فعالیت‌هایی که در منزل انجام می‌دادند هم کمک‌کننده بود. برخی از دانش‌آموزان در کلاس خوب عمل نمی‌کردند اما وقتی تکلیف به مدرسه می‌آمد بدون نقص بود به نظر می‌رسید کمک گرفته‌اند. به این ترتیب بررسی شواهد یادگیری به سختی انجام می‌شد.

v    گفتگوهای کلاسی:

دانش‌آموزان در باره‌ی راه‌حل‌ها‌یشان در کلاس حرف می‌زنند.

v    حل مسئله‌های کتاب:

 سوالات کتاب را در پاورپوینت قرار می‌دادند  و روی پرده می‌انداختند؛ بچه‌ها نمی‌دانستند که سوال‌ها برای کتاب است و این کمک می‌کند تا هر کسی از هر راهی که دوست داشت به جواب برسد و بعد از این مرحله به کتاب برمی‌گشتند.

v    دست‌ورزی:

 به دانش‌آموزان در حین انجام فعالیت نخود و پولک هم می‌دادند تا به دسته‌های مساوی تقسیم کنند یا برعکس.

v    کار در کلاس:

تاکید روی حل تمرینات در کلاس  و با آن معلمان متوجه می‌شوند که هر دانش‌آموز در کجای این روند قرار دارد.

 

 

3. تحلیل معلمان پایه‌ی چهارم از شواهد یادگیری جمع‌آوری شده در باره‌ی مفهوم تقسیم:

برخی از دانش‌آموزان از رویه‌ی استاندارد  برای حل تقسیم استفاده می‌کردند که روی این رویه در کلاس تاکید نمی‌شد؛ در مقابل دانش‌آموزانی بودند که روی ارزش‌مکانی و درک عددی که معلمان در کلاس چهارم تاکید دارند دست و پا می‌زدند! در چنین شرایطی معلم متوجه‌ی مداخله‌ی والدین عجولی می‌شد که رویه‌ی آموزش را مختل می‌کنند. یک بخشی از فعالیت‌ها که به خانه می‌رفت مداخلاتی در آنها صورت می‌گرفت، وقتی تکلیف خوب  می‌آمد ولی دانش‌آموز در کلاس خوب نبود معلوم می‌شد که دانش‌آموز در آن مرحله نیاز به یک کمک‌هایی داشته و کمک را گرفته و در کلاس هم عملکرد مناسبی داشت. شرایط برعکس هم مشاهده می‌شد که دانش‌آموز در کلاس خیلی خوب عمل می‌کرد اما بازخوردی که از منزل می‌آمد خوب نبود در چنین شرایطی استنباط معلم این بود که خانواده  فشاری به دانش‌آموز وارد  می‌کند که موجب اضطراب و نگرانی در دانش‌آموز شده و عملکرد او را تحت تاثیر قرار داده است. دانش‌آموزان در تقسیم چکشی یادشان می‌رفت که  قرار است چه چیزی در چه چیزی ضرب شود یا باقی‌مانده را که به دست می‌آورند اگر بزرگتر از مقسوم‌علیه شد  باید چه کار کنند. خیلی از وقت‌ها دانش‌آموزان این مشکل را داشتند که حالا باید چه کار کنیم! و این نشان می‌داد که نفهمیده! دانش‌آموزانی بودند که در تقسیم در قسمت تفریقش به مشکل می‌خورند که تقسیم خوب پیش نمی رفت در چنین موقعیتی تعدد تمرینات تقسیم مشکل را حل نمی‌کرد. در شروع چهارم بعد از اینکه سوم تمام شده در اولین مواجهه‌‌ی دانش‌آموز با تقسیم معلمان متوجه می‌شدند که آنها در کجای مفهوم تقسیم ایستاده‌اند. توضیحات اولیه‌ی دانش‌آموز و بیان ریاضی او و ترجیح دانش‌آموز در استفاده از ابزار در تحلیل وضعیت دانش‌آموز هم کمک‌کننده بود. معلم با استفاده از سوالاتی که طراحی می‌کند می‌خواهد بفهمد هر کس چگونه از پله‌ها بالا می‌رود و اینکه کی قرار است و در کدام قدم یا پله باید بیشتر بایستد.  با سوالات پله‌ای متوجه می‌شود هر دانش‌آموز از کجا با معلم همراه می‌شود. یک سری از دانش‌آموزان هستند که در طول مسیر کندتر حرکت می‌کنند آنجا معلم می‌فهمد که برخی از دانش‌آموزان نیاز به فرصت یادگیری دارند یا با یک شیوۀ دیگر یا بیان دیگر باید با ایشان کار شود.

4. معلم با استفاده از جمع‌آوری و تحلیل شواهد یادگیری اطمینان حاصل می‌کند که دانش‌آموز تقسیم را فهمیده است.

هر جلسه قبل از شروع کلاس دانش‌آموزان یک سوال ضرب یک سوال تقسیم حل می‌کنند. این کار تا آخر سال ادامه دارد تا رویه‌های ضرب و تقسیم تثبیت شود و باز معلم حواسش است که هر دانش‌آموز چگونه عمل می‌کند. این روند تا جایی ادامه دارد که معلم مطمئن شود که مشکل شده است. مرور ضرب و تقسیم برای کلاس بسیار کمک‌کننده است. دانش‌آموزانی که در تفریق و ارزش‌مکانی مشکل دارند کار جداگانه‌ای لازم دارند و مسئله‌ی آنها فقط تقسیم نیست. غیر از دو سه دانش‌آموز که مسئله‌هایی مثل غیبت‌های طولانی و دلایل خاص داشتند، بقیه‌ی دانش‌آموزان کلاس می‌توانند با  شیوه‌ای که تقسیم  در کلاس‌های چهارم آموزش داده شده از پس تقسیم بربیایند. معلمان با استناد به شواهد یادگیری جمع‌آوری شده اظهار می‌کنند همه‌ی دانش‌آموزان مفهوم تقسیم را می‌دانند و این  بر اساس مشاهدات کلاسی و عملکردشان در کلاس بوده است.

5. روند جمع‌آوری شواهد یادگیری و کمکی که در آموزش تقسیم در پایه‌ی چهارم دبستان به معلم کرده است:

با استناد به تجربه‌‌یِ زیسته‌یِ معلمان ارزش‌مکانی پایه‌ی تقسیم است و دانش‌آموزان باید آن را رعایت کنند. تاکید روی مرتب‌نویسی، کمک می‌کند تا وقتی در موقعیت قرار می‌گیرند با رعایت زیرهم‌نویسی و مرتب‌نویسی ارزش‌مکانی‌ها با هم قاطی نشوند به این ترتیب ضرورت ارزش‌مکانی را درک کنند این ضرورت از طرف معلم در ضرب هم یادآوری می‌شود. معلمان تاکید روی ارزش‌مکانی‌ها در تقسیم را اینگونه تفسیر می‌کنند که باعث می‌شود تا دانش‌آموزان به رابطۀ مهم بین ارزش‌مکانی و مفهوم تقسیم پی ببرند وقتی، با استفاده از آن راحت‌تر می‌توانند تقسیم را انجام بدهند.

کلام آخر: جمع‌بندی

می‌توان با این جملات این مقاله را به پایان رساند که؛ دانش‌آموزان در پایان سال چهارم ابتدایی باید مفهوم تقسیم را کاملاً درک کرده باشند و بتوانند با استفاده از مفهوم و مهارت‌های خود در سه عمل دیگر حساب، با روشی درست تقسیم‌ عددهای چند رقمی بر حداکثر سه‌رقمی را انجام دهند و بتوانند درباره‌ی روش خود، توضیح دهند. لذا انتظار آموزگاران پایه‌ی بعدی باید متناسب با این اهداف و این توانمندی‌ها باشد و فهم و توانایی واقعی دانش‌آموزان مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

منابع:

ماهروزاده، طیبه و جلیلی‌نیا، فروز، مقاله‌ی تبین رویکرد پدیدارشناسی در برنامه‌ی درسی، دوره‌ی 12، شماره‌ی 4، زمستان 1395.

کام‌فر، مینا و شیخ‌زاده، مصطفی، مقاله‌ی ارزیابی تجربه‌های زیسته‌ی معلمان و دانش‌آموزان در باره‌ی نقش اثر موجی کودکان رهبر در محیط کلاس؛نشریه‌ی علمی-پژوهشی آموزش و ارزشیابی، سال نهم-شماره‌ی 36- زمستان 1395.

منصوریان، یزدان. (1386). مقاله بر گرفته از کتاب گراندد تئوری، نظریه‌سازی استقرایی بر اساس داده‌های واقعی، فصلنامه‌ی پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت، در دست چاپ.



[1]- Phenomenologhy

[2]- Collaizi